همیشه اون شکلی که به نظر می رسه ٬ نیست

●وقتی زی زی رو می بینم به این فکر می کنم که چقدر این بشر زیبا و جذابه هم ظاهری هم اخلاقی ....

●فروردینی هم که نگم براتون هم حرصم میده هم کاراکترش رو از جهات زیادی دوست دارم .... خیلی هم خوشتیپه بی شعوره کثافت خیلی وقت ها فکر می کنم باهاش تو این مقطع از زندگی رو به رو شدم

پی نوشت : این نوشته احتمالا مربوط به یک هفته پیش بوده و من تایپش کردم و قبل از زدن دکمه انتشار خوابم برده

خب خب ...

یه مدت خیلی تو فاز غم و غصه بودم ...

آلان که سرماخوردگیم رفع شده و سرفه های شدید بعدش مونده تازه می فهمم همین که سالم و سلامتیم یعنی کلیییی جلو بوذن و جای گله برای کارهای دیگه نیست ...

داریم از مهمونی بر می گردیم

واقعا لحظات بدی و میگذرونم از مدل رانندگی کردنش :(

نمیدونم چون زیاد سوار ماشین شخصی نمیشم آنقدر برام هراس اوره یا واقعا بد رانندگی می کنه ... علی ای حال واقعا حالم بد شد ....

با تردید ازش میپرسم : ازش می پرسم"" فکر می کنی از پس کاری که مد نظرتونه بربیام ؟! اونم با استاندارهای خاص تون""میگه چرا برنیای کاری نداره که ....

میگه اصول پیگیری رو میدونی ...

حد و حدود روابطت رو با آدم ها رو میدونی

به موقعش میخندی به موقعش جدی هستی .... فقط باید یه سری چیزها رو یاد بگیری و مسلط بشی ....